مهمترین تفاوت یک مستند خبری و یا یک مستند گزارشی با فیلم بیوگرافیک ؛ در لحن داستانی آن است. چیزی که هرگز در فیلم دبلیو نمی توانیم ببینیم ؛ همین تفاوت ها و پایبندی به قواعد ژانر بیوگرافیکی است.
روایت در عمده فیلم های بیوگرافیک؛ در باره افرادی است که کاراکتر حقیقی شان دارای جذابیتی خاص برای دیگران بوده است و یا اینکه آنچه انجام داده اندتاثیرگذاری ویژه ای برای مردم داشته است. در حقیقت علت ساخته شدن و بازگو کردن زندگی شان همین تاثیر گذاری بوده است. دبلیو به طور مستقیم به زندگی جورج دبلیو بوش پسر می پردازد. کسی که در مقام چهل و سومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از سال 2001 تا 2009 بر مسند قدرت بود. حال زندگی و اقدامات او پیش از رسیدن به این مقام ، یعنی دوران تحصیل او تا رسیدن به مقام فرمانداری ایالت تگزاس و پس از آن رسیدن به مقام ریاست جمهوری آمریکا ؛ دارای چه ویژگیهای سینمایی و تصویری بوده مسئله ای است که باید در باره اش اولیور استون توضیح دهد. اتفاقی که بعد از سه سال که از ساخت فیلم دبلیو می گذرد هنوز روی نداده و استون تنها به ضرورت ساخت فیلمی در باره خانوداه بوش تاکید کرده است. اما از همان سه سال پیش نیز همگان اعتقاد داشتند که کارگردانی در حد و اندازه های اولیور استون و با یک کارنامه سینمایی پر بار ؛ چه در سر می پرورانده که نتیجه کارش به یکی از ضعیفترین فیلم های سینمایی دوران حرفه ای تبدیل شده.
در دبلیو ؛ اولیور استون فقط یک راوی محض و حوصله سر بر است. او به عنوان یک کارگردان لیبرال که دست برقضا هم مدرسه ای جورج بوش پسر هم بوده ؛ نه به اثبات کج روی های بوش می پردازد و نه بر هیچ کدام از اقدامات وی قضاوتی می کند. روش ساخت او اصلا به گونه ای است که گویی او مشغول شاخت یک سری از فیلم های حیات وحش بوده که عمده جریانات همانا رویدادهای روتین طبیعت است.
در واقع در تمام مدت دو ساعت و اندی زمان فیلم ، تماشاگر ناظر بر همین رویدادهایی است که بارها و بارها یا شنیده و یا دیده است. به تعبیری آنچه اولیور استون در فیلم دبلیو نمایش میدهد همان چیزهایی است که به کرات و همواره در باره بوش پسر در تمام رسانه های شنیداری و دیداری و نوشتاری در طی این دو دهه روایت شده است. اینگونه استون هیچ چیز جدیدی از او به تماشاگر نمی گوید و حتی از بیان احساسات و عواطف بوش در قبال تصمیمات خانمان براندازش نیز سخنی به میان نمی آید. پیش از این عمده مردم می دانستند که بوش از کودکی پسری بدون حس مسئولیت پذیری بوده ، اعتیاد به الکل او در دوران تحصیل در دانشگاه ییل و چهره ناموجه او در بین دوستان و همکاران ؛ و دیگر ضعف های پرشمار او که همگی در فیلم بدان ها اشاره می شود همگی مواردی است که هزاران بار در روزنامه ها؛ کتاب ها و برنامه های تلویزیونی و رادیویی پیش از این به سمع و نظر مردم رسیده بود و در حقیقت دیگر مخاطب از این اطلاعات سوخته ؛ بیزار و فراری بود. با این همه استون ؛ تشخیص داده که سرگذشت جورج بوش پسر دارایچنان کاراکتری است که برروی پرده سینما جولان خواهد داد!
سکانس افتتاحیه فیلم دبلیو ، با یک مراسم سری و البته معمول در دانشگاه ییل آغاز می شود ، جایی که دانشجویان تازه وارد مجبور به نوشیدن مشروبات الکلی طبق سنت خودشان هستند. همین سکانس یکی از آشکارترین و به تعبیری دل بهم زن ترین اطلاعات خصوصی از زندگی بوش پسر هست که مردم آمریکا حتی چندین سال قبل از فرمانداری او در تگزاس از آن مطلع بودند.
به قول راجر ایبرت تاکید فراوان بر حضور همیشگی جورج بوش در مجالس بزم و میخوارگی و یا ثبت نامش برای شرکت در جنگ ویتنام و هم چنین ژست های قلابی او برای اینکه خود را یک افراط گرای بسیار سنتی نشان دهد همگی بقدری تکراری است که دیدنش بر پرده سینما باعث تعجب می شود. قضیه مثل این است که فیلمی از زندگی پاپ بسازند و مدام اورا بین محراب کلیسا و کتابخانه واتیکان مشاهده کنیم.
بهترین قضاوت شاید این باشد که اولیور استون در نظر داشته به عنوان همکلاسی سابق جورج بوش و در جایگاه یک سینماگر لیبرال کهنه کار یک ماجرای تکراری را با تمرکز بیشتر و با بازه زمانی منطقی ؛ بازگو و در نهایت قضاوت را به تماشاگر واگذار کند. اما چه کسی است که نداند این قضاوت از قبل در باره جورج بوش انجام گرفته و جرح و تعدیلی نیز پس از دیدن این روایت تکراری در کار نیست. در واقع استون ، هم برای نسل قدیم آمریکا و هم برای نسل جدید و برای عمده مردم دنیا ؛ فاکتورهای لازم را برای تاختن و انتقاد کردن به جا در دسترس قرار داده است.
هم چنانکه در بالا ذکر شد وزن و اعتبار کسی که یک فیلم زندگینامه ای در باره اش ساخته شده در روند شکل گیری فیلم و نوع نتیجه گیری مخاطب بسیار مهم است.یک مخترع ، یک پزشک ، سربازی فداکار و از آن سو یک جنگ افروز و یا یک جانی عضو مافیا همگی بدلیل یک یا چند اقدام در برهه ای از زندگی شان ممکن است کاری کرده باشند که ارزش ساخت یک فیلم را داشته باشند. به نحویکه مردم از دیدن همین اقداماتشان به فکر فرو روند. حتی روایت افرادی که نوع زندیگی شان خیانت و جنایت بوده نیز بر پرده ی نقره ای ؛برای مردم و مخاطب جذاب است . هم به جهت عبرت پذیری و هم آشنایی با نوع زندگی شان. حالا وزن بوش پسر و اعتبار اجتماعی و سیاسی او را چقدر میتوان در نظر گرفت که یک فیلم بیوگرافیک بتوان از آن ساخت؟! جواب این سئوال در یک سکانس طلایی از فیلم دبلیو مستتر است. جایی که جورج بوش پدر با تعدی و تحکم به پسرش می گوید : چه فکر میکنی ؟ فکر میکنی همزاد کندی هستی؟ نه هرگز اینطور نیست . تو فقط یک بوشی یک بوش.
دبلیو در مجموع یک اثر سینمایی ناموفق از کارگردانی است که هنوز دلیلش و انگیزه اش را از ساخت این فیلم بیان نکرده. نه تماشاگران و نه منتقدین از فیلم استقال نکردند. شاید دبلیو جزو معدود فیلم های سیاسی و بیوگرافیک باشد که هیچ سیاستمداری در باره اش قضاوت نکرده است. فیلم فراست نیکسون که سال بعد از ساخت دبلیو اکران شد را به یادبیاورید. غوغایی پس از اکران فیلم فراست نیکسون به پا شد . هر سیاستمدار پا به سن گذاشته ای خود را به نحوی به جریان تاریخ وصل می کرد اما سهم دبلیو در این رابطه هیج بود. از بس که زندگی جورج بوش پسر خالی از هیچ بوده است.
دبلیو یک فیلم سینمایی 129 دقیقه ای است که محصول پروسه فیلمسازی فوق حرفه ای هالیوود است . فیلمی که 25 میلیون دلار هزینه ساختش شده اما در نهایت به مانند یک فیلم گزارشی - خبری روتین و عادی و بشدت تکراری جلوه گری می کند. فیلمی که به معنای واقعی کلمه ارزش هیچ بار دیدن دارد.